برای ما : یک شب
سجود بر محبت را
چنان صریح آوا کرد
که ما به عاطفه سطح خاک دست کشیدیم
و مثل یک سطح آب تازه شدیم
و بارها دیدیم
که با چقدر سبد
برای چیدن خوشه بشارت رفت
ولی نشد
که روبروی وضوح کبوتران بنشیند
رفت تا لب هیچ
پشت حوطه نور داراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی روزگار
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم