دسته
نظر سنجی
لینکدونی
شرایط لینک
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 175450
تعداد نوشته ها : 177
تعداد نظرات : 81
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
طنز: حرفهای قبل و بعد از ازدواج! 

  

پیش از ازدواج...... 
  

مرد: آره. خیلی انتظار برام سخت بود. 

زن: می خوای ترکت کنم؟ 

مرد: نه! حتی فکرشم نکن. 

زن: دوستم داری؟ 

مرد: البته! خیلی زیاد! 

زن: کتکم میزنی؟ 

مرد: دیوونه ای؟ من از اون جور آدما نیستم! 

زن: می تونم بهت اعتماد کنم؟ 

مرد: بله! 

زن: عزیزم! 
  

بعد از ازدواج...... 

کافیه عبارات را از پایین به بالا بخونید!

دسته ها : عاشقانه
يکشنبه بیست و چهارم 3 1388
خستگی آسمان یا طلب زمین کدام باران را بر کویر می باراند؟ 

فرط تشنگی کویر یا کمی باران ، چرا کویر سیراب نمی شود؟ 

چرا بر خرمن یکی آتش می افتد و بر مزرعه ی دیگری باران می بارد؟ 

چرا کویر ساکت و دریا پرهیاهوست؟! 

چرا در کویر آسمان به زمین نزدیکتر است و ستاره هایش 

پر نورترند و در شهر آسمان سیاه و ابریست؟! 

شاید به این خاطر بر کویر بارانی نمی بارد که آسمان دوست ندارد 

 حتی یک لحظه از دیدن کویر محروم شود ، حتی برای باران هم که شده!! 

چرا قو همیشه سر به زیر است و کرکس فقط سر می جنباند؟ 

چرا قو بر روی آب می خرامد و کرکس بر بالای درختی خشک له له می زند؟


دسته ها : عاشقانه
چهارشنبه بیستم 9 1387
خدایا شاهد تنهایی ام باش.. 

بین غم ها تنها ناجی ام باش.. 

پر پرواز من دیریست بسته.. 

تو بگشا و در آزادی ام باش.. 

اسیر موج های تند خشمم تو آرام دل دریایی ام باش.. 

دل خسته خریداری نداره.. 

تو خواهان صفای ذاتی ام باش.. 

در این آشفته بازار محبت.. 

تو تنها شاهد ارزانی هم باش...


دسته ها : عاشقانه
چهارشنبه بیستم 9 1387
 محبوبم ، شگفت ترین چیز این است که من و تو همیشه در سرزمینی گام می زنیم که برای دیگران ناشناخته است و هر دو دست دراز می کنیم تا از زندگی بهره خویش را بگیریم و زندگی به راستی دست گشاده است. 

- موشکافی در شکست ، پیشرفت در پی خواهد داشت .
- حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند .
- زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود.
- مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و ازآنها غولی بوجود می آورند که نامش تقدیر است .

- برای بدست آوردن گنج خموشی ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز. 

- هیچ چیز در زندگی شیرین تر از این نیست که کسی انسان را دوست بدارد. من در زندگانی خود هر وقت فهمیده ام که مورد محبت کسی هستم, مثل این بوده است که دست خداوند را بر شانه خویش احساس کرده ام. 

-کسی که برای خود احترام قائل است، از گزند دیگران درامان است. او کتی را بر بدن دارد که کسی را یارای پاره کردن آن نیست.

-برای گردش دوروزه ، توشه ای سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسیدن به خواسته زندگی ات را دوهزار گام می دانی خود را آماده پیمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاری نباید کم شود .

- به یاد داشته باش که امروز طلوع دیگری ندارد.

- هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند، چون همیشه آنرا مربوط به خودمی داند. 

برای نوشتن اس ام اس گوشیت رو بذار رو حالت T9، بعدش یه دستت رو بذار رو Lcd گوشیت و این شماره رو بزن: 4164771968 
این اس ام اس منه برای توووو....

بدترین شکل دلتنگی برای کسی اینه که کنار اون باشی و بدونی که هرگز به اون نخواهی رسید...

یکی می دونه دوسش داری، یکی نمی دونه دوسش داری؛ بیچاره اون که فکر می کنه دوسش داری...

اگر کسی را دوست داری باید اورا آنطور که هست دوست داشته باشی نه آنجور که گمان می کنی باید باشد...

دلم در هر تپش صد بار آواز تو را می خواند........نمی دانم تو هم یاد دل ما می کنی یا نه؟!.....

هیچ زمان دل به کسی نبند ...... چون این دنیا این قدر کوچک است که دو تا دل کنار هم جا نمیشه ..... ولی اگر دل بستی ... هیچ وقت ازش جدا نشو چون این دنیا این قدر بزرگه ... که دیگه پیداش نمیکنی.

 از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد. از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت… گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان. از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است . از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است . 
از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد. از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که پایان ندارد .

اگر شبی از شبهای زمستانی، مسافری به امید گرمای نگاهت به تو پناه آورد تنهایش نگذار شاید در گرمترین روزهای تابستان به خنکی لبخندش محتاج شوی .

زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مرگ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگرعشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگرعشق نیست چرا عاشقیم ؟

در زندگی سه راه را دنبال کن: 1-دوست داشتن را برای یک تجربه. 2-عاشق شدن را برای یک هدف. 3-فراموش کردن را برای قبول واقعیت .

به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید. به ابر گفتم عشق چیست؟بارید. به باد گفتم عشق چیست؟ وزید. به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید. به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد. و به انسان گفتم عشق چیست؟ اشک از دیدگانش جاری شد و گفت دیوانگیست .

دسته ها : اس ام اس - عاشقانه
چهارشنبه بیستم 9 1387
  دخترا چند نوع داداش دارن؟!
1-داداش اینترنتی تا هر وقت خواستن ازش اکانت مجانی بگیرت!و بدون وجدان درد اد لیستشو نو پر از این داداشیهای رنگ و وارنگ کنن!

2-داداش خر زور تا در موقع لزوم حال بعضیا رو بگیره

3-داداش خوش تیپ و پولدار تا به دوستاش بگه این بی-اف منه

4-داداش خر خون تا در موقع امتحان براش تقلب بنویسه

5-داداش ماشین دار تا اونو اینور و اونور برسونه

6-داداشی که چشم دیدنشو نداره(همون داداش واقعی خودش)! 

چهارشنبه بیستم 9 1387
ماجرای یک عشق

به روی گونه تابیدی و رفتی 

مرا با عشق سنجیدی و رفتی 

تمام هستی ام نیلوفری بود 

تو هستی مرا چیدی و رفتی 

کنار اتظارت تا سحر گاه 

شبی همپای پیچک ها نشستم 

تو از راه آمدی با ناز و آن وقت تمنای مرا دیدی و رفتی 

شبی از عشق تو با پونه گفتم 

دل او هم برای قصه ام سوخت 

غم انگیزست توشیداییم را 

به چشم خویش فهمیدی و رفتی 

چه باید کرد این هم سرنوشتی ست 

ولی دل رابه چشمت هدیه کردم 

سر راهت که می رفتی تو آن را به یک پروانه بخشیدی و رفتی 

صدایت کردم از ژرفای یک یاس 

به لحن آب نمناک باران 

نمی دانم شنیدی برنگشتی 

و یا این بار نشنیدی و رفتی 

نسیم از جاده های دور آمد 

نگاهش کردم و چیزی به من نگفت 

توو هم در انتظار یک بهانه 

از این رفتار رنجیدی و رفتی 

عجب دریای غمناکی ست این عشق 

ببین با سرنوشت من چها کرد 

تو هم این رنجش خاکستری را 

میان یاد پیچیدی و رفتی 

تمام غصه هایم مقل باران 

فضای خاطرم را شستشو داد 

و تو به احترام این تلاطم 

فقط یک لحظه باریدی و رفت ی 

دلم پرسید از پروانه یک شب 

چرا عاشق شدی در عجیبی ست 

و یادم هست تو یک بار این را 

ز یک دیوانه پزسیدی و رفتی 

تو را به جان گل سوگند دادم 

فقط یک شب نیازم را ببینی 

ولی در پاسخ این خواهش من 

تو مثل غنچه خندید و رفتی 

دلم گلدان شب بو های رویا ست 

پر است از اطلسی های نگاهت 

تو مثل یک گل سرخ وفادار 

کنار خانه روییدی و رفتی 

تمام بغض هایم مثل یک رنج 

شکست و قصه ام در کوچه پیچید 

ولی تو از صدای این شکستن 

به جای غصه ترسیدی و رفتی 

غروب کوچه های بی قراری 

حضور روشنی را از تو می خواست 

تو یک آن آمدی این روشنی را 

بروی کوچه پاشیدی و رفتی 

کنار من نشتی تا سپیده 

ولی چشمان تو جای دگر بود 

و من می دانم آن شب تا سحرگاه 

نگارن را پرستیدی و رفتی 

نمی دانم چه می گویند گل ها 

خدا می داند و نیلوفر و عشق 

به من گفتند گل ها تا همیشه 

تو از این شهر کوچیدی و رفتی 

جنون در امتداد کوچه عشق 

مرا تا آسمان با خودش برد 

و تو در آخرین بن بست این راه 

مرا دیوانه نامیدی و رفتی 

شبی گفتی نداری دوست من را 

نمی دانی که من ن شب چه کردم 

خوشا بر حال آن چشمی که آن را 

به زیبایی پسندیدی و رفتی 

هوای آسمان دیده ابریست 

پر از تنهایی نمناک هجرت 

تو تا بیراهه های بی قراری 

دل من را کشانیدی و رفتی 

پریشان کردی و شیدا نمودی 

تمام جاده های شعر من را 

رها کردی شکستی خرد گشتم 

تو پایان مرا دیدی و رفتی

دسته ها : عاشقانه
سه شنبه نوزدهم 9 1387
بزرگی را گفتم زندگی چند بخش 

است : گفت 2 بخش است کودکی و پیری . 

گفتم : پس جوانی چه شد . 

 گفت : با عشق سوخت ... 

با بی وفایی سوخت ... 

با جدایی مرد


 
دسته ها : عاشقانه
يکشنبه هفدهم 9 1387
در زیر یک تست ساده و جذاب را مشاهده می کنید که باید با صداقت به سوالات آن پاسخ دهید.
   

  

1.به سمت خانه ی نامزدتان در حرکت هستید. دو راه برای رسیدن به آنجا پیش روی شماست. یکی راهی مستقیم است که شما را خیلی زود به مقصد خواهد رساند اما خیلی خسته کننده است. راه دیگر خیلی طولانی تر از راه اول است اما جالب و سرگرم کننده است، و حوصله تان هم سر نخواهد رفت. شما کدام راه را برای رسیدن نامزدتان انتخاب می کنید؟  


  

2. در راه به دو بوته ی گل رز برخورد می کنید، یکی پر از گل های رز قرمز و دیگری پر از گل رزهای سفید است. تصمیم می گیرید که 20 شاخه از این گل ها برای دوستتان بچینید. این گل ها را می توانید از هر ترکیبی انتخاب کنید. حال بگویید چه تعدادی قرمز، چه تعدادی سفید، یا اینکه همه را سفید و همه را قرمز انتخاب می کنید؟ 


  

3. سرانجام به مقصد می رسید. یکی از اعضای خانواده ی نامزدتان در را برای شما باز میکند. می توانید از او بخواهید که نامزدتان را صدا کنند، یا اینکه خودتان برای صدا کردن او می روید؟ 


  

4. به سمت اتاق نامزدتان می روید، ولی کسی آنجا نیست. تصمیم می گیرید که گل ها را همانجا بگذارید. آنها را روی تختخواب می گذارید یا روی طاقچه ی پنجره؟ 


  

5.بعد زمان خواب فرا می رسد. صبح وقتی که زمان بیدار شدن می رسد، به اتاقش می روید تا ببینید چه می کند. وقتی به اتاقش می رسید، او خواب است یا بیدار؟

 6.حالا وقت برگشتن به خانه رسیده است. باز بگویید که برای برگشت کدام راه را انتخاب میکنید، راه کوتاه اما ساده، یا راه طولانی ولی سرگرم کننده را؟ 


  

» برای دیدن جواب ها به ادامه مطلب مراجعه کنید  

  

  

1.راه نمایانگر حالت عاشق شدن شماست. اگر راه کوتاه را انتخاب کنید، یعنی اینکه خیلی زود و به آسانی عاشق می شوید. اگر راه طولانی را انتخاب کنید، شما برای خودتان زندگی می کنید و زود در دام عشق گرفتار نمی شوید. 

  

  

  

2.شمارش تعداد گل های قرمز نمایانگر میزان دَهِش شما در رابطه تان است، و تعداد گل های سفید نمایانگر توقعات شما از طرف مقابل است. اگر 18 شاخه گل قرمز و 2 شاخه گل سفید انتخاب کنید، یعنی در رابطه %90 دهش دارید و درعوض فقط %10 توقع دارید. 

  

  

  

3. این سوال نمایانگر رفتار شما در برخورد با مشکلاتی است که در رابطه تان پیش می آید. اگر از اعضای خانواده می خواستید که دوستتان را صدا کند، یعنی فردی هستید که از ایجاد مشکلات در رابطه احتراز می کنید و درصورت وقوع مشکل، امیدوارید که به خودی خود حل شود. اما اگر خودتان برای صدا کردن دوستتان می روید، یعنی فردی رک و راست تر هستید و برای حل مشکلات فوراً اقدام می کنید. 

  

  

  

4.محلی که برای گذاشتن گل ها انتخاب میکنید، نمایانگر میزان علاقه ی شما برای ملاقات کردن نامزدتان است. اگر گل ها را روی تختخوابش بگذارید یعنی دوست دارید او را زود به زود ببینید. اما اگر آنها را روی طاقچه ی پنجره بگذارید یعنی دوست ندارید او را مداوماً یا زیاد ملاقات کنید. 

  

  

  

5.این سوال نمایانگر نگرش شما به شخصیت طرف مقابلتان است. اگر ببینید که خواب است، شخصیت نامزدتان را می پسندید و او را همانطور که هست دوست دارید. اما اگر ببینید که بیدار است، شما می خواهید که دوستتان برای شما تغییر کند. 

  

  

  

6.راه برگشت به خانه نمایانگر این است که چه مدت در رابطه ی عشقیتان می مانید. اگر راه کوتاه را انتخاب کنید، یعنی خیلی ساده و زود از کسی دل می کنید و رابطه تان را بر هم می زنید. اما اگر راه طولانی تر را انتخاب کنید، طولانی تر در رابطه هایتان میمانید

دسته ها : عاشقانه
يکشنبه هفدهم 9 1387
از کودکی پرسیدم عشق چیست؟ 


  گفت ****** :بازی 
از نوجوانی پرسیدم عشق چیست؟ 

  گفت:****** رفیق بازی 
از جوانی پرسیدم عشق چیست؟ 

  گفت:****** پول و ثروت 
از پیرمردی پرسیدم عشق چیست؟ 

  گفت******:عمر 

از عاشقی پرسیدم عشق چیست  
  چیزی نگفت****** آهی کشید و سخت گریست 


دسته ها : عاشقانه
شنبه سیزدهم 7 1387
اگر تنها ترین تنها ها شوم باز خدا هست 

  

او جانشین همه نداشتن های من است 

  

نفرین و آفرین ها بی ثمر است 

  

اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و 

  

از آسمان هول و کینه بر سرم بارد 

  

تو مهربان جاودان و آسیب ناپذیر هستی 

  

ای پناهگاه ابدی بیا با هم به آرامش زیبای غروب 

سفر کنیم 

  

آنجا که در نگاه بی کلام خورشید 

  

هزاران ترانه در ترنم است و 

  

آنجا که آوای سروش را جز با گوش جان توان 

  

شنیدن نخواهد بود....!!!! 


دسته ها : عاشقانه
شنبه سیزدهم 7 1387
X